بررسی صداگذاری و صدابرداری در انیمیشن های والت دیزنی

کمپانی دیزنی همواره برای افرادی که تا به حال پا به دنیای انیمیشن گذاشته اند شگفتانه های باارزشی همراه داشته است. همین که هر بچه هشت ساله ای آرزوی چشیدن عسل وینی پو یا سوپ تاتیانا در شاهزاده و قورباغه را دارد و هر دختربچه ای تا زمانی که دنیای کودکی را ترک کند، دنبال کفشی شیشه ای میگردد و ساعت 12 برایش معنایی خاص دارد، موفقیت والتر الیاس دیزنی را به وضوح نمایان میکند. دیزنی از کودکی علاقه اش را به دنیای انیمیشن دنبال کرد و حتی جنگ جهانی اول که دیزنیِ عکاس و شیفته گرافیک را به راننده آمبولانس صلیب سرخ تبدیل کرده بود نیز او را از هدفش بازنداشت. در ادامه این مطلب یلووال مدیا به بررسی سرگذشتی از والت دیزنی و صداگذاری و صدابرداری از گذشته تا کنون خواهیم پرداخت.

تاریخچه کمپانی والت دیزنی

-آغاز کار دیزنی

اولین کارتون های متحرک دیزنی و ایورکس (دوست، شریک و همکار والتر) که از پیشرفت خود ناراضی بودند، در سال 1922 استودیوی کوچکی برای خود راه اندازی کردند و یک دوربین فیلم دست دوم به دست آوردند که با آن فیلم های تبلیغاتی انیمیشنی یک و دو دقیقه ای برای پخش در سینماهای محلی ساختند. آنها همچنین پروژه هفت دقیقه ای را به نام “آلیس در سرزمین کارتونی” ساختند که سبب ورشکستگی آنها در سال 1923 شد. دیزنی در حال سقوط بود که اولین سری فیلم آلیس آن را نجات داد. حالا کمپانی دیزنی با روی به عنوان مدیر تجاری، دیزنی سریال آلیس را از سر گرفت و ایورکس را متقاعد کرد که به او بپیوندد و در طراحی کارتون ها کمک کند.

-شروع کار میکی ماوس

در سال 1927، درست قبل از انتقال به صدا در فیلم های سینمایی، دیزنی و ایورکس با یک شخصیت جدید آزمایش کردند – یک موش شاد، پرانرژی و شیطان به نام میکی که در دو فیلم به مخاطب شناسانده شد و زمانی که “خواننده جاز”، یک فیلم سینمایی با خواننده محبوب آل جولسون، نوآوری صدا را به فیلم‌ها آورد. دیزنی با شناخت کامل امکانات صدا در فیلم های کارتونی انیمیشن، به سرعت سومین کارتون میکی موس مجهز به صدا و موسیقی را تولید کرد. با این حال، محبوبیت روزافزون میکی موس و دوستش، مینی، نشان دهنده ذائقه عموم برای تخیل موجودات کوچک با گفتار، مهارت ها و ویژگی های شخصیتی انسان ها بود. (خود دیزنی تا سال 1947 صدای میکی را تهیه کرد.) این محبوبیت منجر به اختراع شخصیت های حیوانی دیگر مانند دانلد داک و سگ های پلوتو و گوفی شد. در سال 1933 دیزنی فیلم کوتاهی به نام سه خوک کوچک تولید کرد که در بحبوحه رکود بزرگ وارد شد وتوجه مخاطب را به سمت خودش جلب کرد.

– ابتکار جیمی مک دونالد

همانطور که انیمیشن خود تکامل پیدا کرد و فیلم‌ها شبیه‌تر شدند، والت دیزنی جیمی مک‌دونالد (در سال 1935) را استخدام کرد تا شروع به ساخت ماشین‌های افکت صوتی سفارشی کند که او می‌توانست در استودیو ضبط کند. مک دونالد تا حد زیادی در ایجاد جلوه های صوتی مانند ماشین های باد و باران، موتورهای پارچ شیشه ای و دنده های قورباغه کمانی که صداهای طبیعی جهان را به روش های غیرمنتظره ای تکرار می کردند، پیشگام بود. مک دونالد در دوران تصدی خود در دیزنی، بیش از 28000 جلوه صوتی برای 139 فیلم بلند و 335 فیلم کوتاه ساخته است. در سال 1941، استودیو والت دیزنی اولین کسی بود که با فیلم Dumbo خود پردازش آواز را اجرا کرد. این کار با استفاده از Sonivox، ابزاری با دو سیلندر، شبیه به قوطی‌های حلبی، که در دو طرف گلوی اجراکننده نگه داشته می‌شد، انجام شد. صدای ضبط شده دارای کیفیت تونال متالیک بود، اما عملکرد بازیگر را نیز حفظ کرد. معادل امروزی این دستگاه Vocoder است.

ارتباط موسیقی و انیمیشن در دیزنی

دیزنی و موسیقی، دو عنصر کاملا جدایی ناپذیرند. ریتم قطعه موسیقی محاسبه میشود و ضرب ها در جدول مخصوصی با زمان مشخصی قرار میگیرد و در واقع واحد های موسیقی به واحد های زمان تبدیل میشوند. میشل دوورتی در کتاب مهمی که درباب انیمیشن نوشته، طرح های بصری و موسیقایی را دو عنصر مشترک میداند. ما به طور خودکار ادامه یک ملودی را پیش بینی میکنیم و منتظر نتیجه آن میمانیم. اگر همه چیز موافق با آنچه انتظار داشتیم پیش برود، حس خوشایند به نتیجه رسیدن و رها کردن در ما ایجاد میشود. اگر پیش بینی ما نادرست از کار دربیاید، احساس ناراحتی خواهیم کرد و توجه ما بیشتر به موضوع جلب میشود و به این ترتیب ممکن است یک الگوی مشابه با آنچه در ذهن داشتیم را به شکلی پیش بینی نشده و تازه پیدا کنیم و بسیار لذت ببریم. یک انیماتور با استعداد، به علاوه رهبر، آهنگساز و تدوینگر، به خوبی روانشناسی طراحی موسیقی را درک میکنند و با دستکاری آگاهانه الگوهای مختلف بصری مانند تکرار و ریتم، حرکت شخصیتها و پس زمینه، قابل پیش بینی بودن داستان و ضرباهنگ و تدوین اثر نهایی، به تحریک عکس العملهای موازی و همسو میپردازند تا جایی که انیمیشن میتواند جریان ممتدی از نقوش و طرحها ایجاد کند و در این زمان، این ابزار دارای طبیعتی مشابه موسیقی میگردد.

ستارگان هالیوود همراه دیزنی

زمانی که انیمیشنی را خاموش می کنید، دیزنی همچنان یک حرف نگفته و شگفتانه برایتان دارد و آن اسم صداپیشگانی است که قرار است شما را بسیار هیجان زده کند. برد پیت را همه میشناسید، ولی احتمالا نمیدانید که صداپیشه مترومن در کله کدو یا مگامایند نیز برد پیت بوده. جانی دپ نیز در دنیای صداپیشگی نقش ویکتور ون دورت در عروس مرده، جک لاکونا در باب اسفنجی و شخصیت اصلی انیمیشن سریالی رنگو را بر عهده داشته. کامرون دیاز را یا در فیلم ماسک دیده اید و یا در نقش رو به روی تام کروز ولی قطعا نمیدانید پرنسس فیونا، پررنگ ترین و شاید درخشان ترین اثر او به حساب می آید. آنجلینا جولی نیز از جمله بازیگرانی است که قطعا دیدن نامش رو به روی نام استاد ببری پاندا کنگ فو کار یا لولا در داستان کوسه شما را به وجد می آورد. اسکارلت جانسون، بازیگر سی و هشت ساله با حضور پررنگش در انیمیشن “آواز” جای خود را در عالم صداپیشگی ثابت کرد. نقش اش در این انیمیشن، بیشتر از نقش میندی باب اسفنجی یا حتی نقش کا در کتاب جنگل دیده شد و مورد تحسین قرار گرفت. آنچه در این مطلب از یلووال مدیا خواندیم، چکیده ای از دنیای صداهای موجود در کمپانی دیزنی بود.